پرگار

دل مشغولیها و روزمره ها

پرگار

دل مشغولیها و روزمره ها

غر می زنم!

بعضی وقتها عجیب حرص می دی. اینقدر که با خودم فکر میکنم از کی اینقدر غریبه شدی؟
بعضی وقتها می شی اون محافظه کاری که من هیچ وقت تحملش را ندارم، به خودم میگم چطور با این محافظه کاریت، با هم کنار اومدیم تا حالا؟
من کله خرم، تو محافظه کاری.
من بال بال می زنم، تو کارت را آروم آروم پیش می بری.
من ایده آلیست و شکاک و خود منتقدم، تو اهل آرامش و اطمینانی.
من دلبسته ی فرصت هاییم که یکبار در زندگی پیش میاد، تو میگی اونی که یه بار در زندگی پیش میاد اونقدر مهم نیست، چیزای موندگارو بچسپ!
عجیب اینه که این تفاوت ها گاهی ما را مکمل هم می کنند و گاهی هم می خوام از دستت سر به بیابون بذارم!
اینجا نیومدم که منصف باشم! اینجا اومدم که غر بزنم!
ادامه دارد!