پرگار

دل مشغولیها و روزمره ها

پرگار

دل مشغولیها و روزمره ها

شاید جایی دیگر

بعد چند شب بی خوابی و درس خوندن، امشب هم که میشد زود بخوابم را دلم نمیاد بخوابم. من ذاتا جغدم و شب بیداری برام لذت بخشه. مشکل اینه که دنیا را برای جغد ها طراحی نکرده اند.

دارم فکر می کنم که برم یه وبلاگ دیگه بزنم، شاید با اسم و رسم حتی، و وبلاگم بشه وسیله ی ارتباطیم با دوستهای قدیمی. نمی دونم هنوز. وقتی اینجا را شروع کردم می خواستم امنیت ناشناس بودن بهم جرات نوشتن بده. هنوزم می دونم که اینم نکته ایه. اما اگه برای یه مخاطب خاص بنویسی، فر آیند نوشتن ساده تر میشه و شاید دست منم راه بیفته به نوشتن.
یه چیز دیگه هم اینه که نه اسم این وبلاگ را دوست دارم نه اسم مستعارم را. دیگه به نظرم خیلی جوات میاد این اسمها. اما همش با این اسم ها کامنت گذاشتم واسه همه و از نظر خودم کسب هویت کرده بودم!

دارم از شدت خواب میمیرم. شب خوش